سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ به داوود علیه السلام وحی کرد :«ای داوود ! به من شادمان باش و از یادم لذّت ببر و با مناجات من متنعّم شو که به زودی، خانه را از فاسقانْ خواهم پرداخت ولعنت خود را بر ظالمان قرار خواهم داد» . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :10
بازدید دیروز :2
کل بازدید :14919
تعداد کل یاداشته ها : 40
103/2/13
10:36 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
رضا....[21]
عشق است.......

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
آموزش تست زدن کنکور

بعضی وقتها...بعضی وقتها چقد نوشتن حرفای دلت سخته..اما یه جورایی فکرشو که میکنی نوشتنشون سخت تره؛ لا اقل وقتی مینویسی بعدش یکم احساس میکنی سبک شدی... اروم میشی نه خیلی ها؛ اما نوشتن میشه برات یه سوپاپ اطمینان که نذاره منفجر بشی...پس قلمتو برمیداری و شروع میکنی به نوشتن...*به نام خدایی که همدم تمام تنهایی یامه *...وبعد شروع میکنی به دردل کردن با کاغذی که جون نداره؛ زبون نداره ...اما بعد از خدا بهترین همپای لحظه های تنهاییته...همپای لحظه هایی که هوای دلت بارونیه و هیچکس حرفتو نمیفهمه...کنار همه این نوشتن ها ودردلا دقت کردی چقد نوشتن بعضی حرفایی که تو دلت تلمبار شدن سخته...چقد به زبون اوردنشون حتی برای یه کاغذ که جونی نداره و حرفی نمیزنه سخته و بعضی اوقات غیرممکن...دست اخرخلاصه همه این دلنوشته های من بروی کاغذ میشه یه برگ از زندگی ساکت وارومی که با تموم ارامشش پر از هیاهوی غریبیه که فقط وفقط خودم میفهممش ...اینم جز همونایی که نمیتونی رو کاغذ بیاریش همین هیاهوی بیصدای درونت...اخ که چقد دلم خدا رو میخواد ...

 

 

 

 


  
  

 

سرگرمی 

 

 

 

به یک فرشته گفتم:برو و معشوقم که عاشقش هستم را ببوس!!

 

 

 

فرشته رفت و وقتی برگشت دیدم چشماش اشکیه و گریه کرده!!

 

 

 

به فرشته گفتم: معشوق مرا بوسیدی؟! فرشته گفت:

 

 

 

نه نشد !! به فرشته گفتم:چرا؟

 

 

 

فرشته مهربون گفت:دو فرشته هیچ وقت همدیگرو را نمی بوسن !


  
  


کاش معشوق تو بودم


می دونی! یک احساسی دارم که نمی تونم پنهان کنم
سعی می کنم که بهت بگم احساسم چیه
سعی می کنم که بهت بگم ولی من...
کلمات به آسانی نمی آیند
وقتی تو نزدیک می شی اونا رو تقسیم می کنم
من تماشات می کنم وقتی تو لبخند می زنی
من تماشات می کنم وقتی تو گریه می کنی
و من هنوز نفهمیدم...
راهی رو برای گفتن پیدا نکردم

 

ای کاش معشوق تو بودم
ای کاش تو مال من بودی
عزیزم من این احساس رو دارم
که نمی تونم پنهانش کنم
سعی نکن فرار کنی


خیلی چیزهاست که باید بهت بگم
فرقی نمی کنه چطوری تموم بشه

 

فقط به من گوش کن وقتی که بهت می گم...
چیزی که من می خوام یک معجزه است
عزیزم همه ی چیزی که من می خوام تویی
همه ی چیزی که می خوام یک عشقی است که تو به من بدی
عزیزم همه ی چیزی که می خوام تویی
عزیزم تو


عزیزم من این احساس رو دارم
که نمی تونم پنهان کنم
فقط می خوام که معشوق تو باشم
فقط می خوام تنها (یکی ) باشم
بذار معشوقت باشم
بذار تنها ( یکی ) باشم

 

|

 

 


خنده هامو با تو تقسیم می کنم ، زندگیمو به تو تقدیم می کنم


مگه نمیبینی غرق خواهشم ، من کنار تو پر از آرامشم 


 


بدونه تو بودن سهم من نیست ، منی که به تو دل خوشم


کنار تو چشمام رنگ غم نیست ، با تو غمامو می کشم 


 


نمی تونم از تو دور بمونم ، آخه به تو دل بستمو


تو نباشی تنهام نیمه جوونم ، بگو میگیری دستمو 


 


زنده موندن بی تو خنده داره ، تویی که دنیای منی


حرفای توو قلبه عاشقت رو ، بگو که به من میزنی


  
  

هیچ وقت نتوانستم برای تو عاشقانه ای بنویسم که همه حرفهایم را گفته باشم.
هیچ وقت نمی توانم بگویم چقدر و چطور این همه دوستت دارم.
تـَـرکِ معشوقی که هنوز دوستش داری ، می دانی چقدر سخت است؟

 

انگار تکه هایی از تنم را می کنند و در فضا پرت می کنند.

 

انگار کسی گلویم را گرفته است و آرام آرام فشار می دهد.


  
  
   1   2   3      >